دبیرستان پسرانه خاتم الا نبیا ء(ص)شهرستان بم

نشانی: خیابان زید تلفن ۲۳۱۹۲۲۰

دبیرستان پسرانه خاتم الا نبیا ء(ص)شهرستان بم

نشانی: خیابان زید تلفن ۲۳۱۹۲۲۰

فیبر نوری

فیبرنورى یکى از محیط هاى انتقال هدایت شده است که در مخابرات مورد استفاده واقع مى شود. محیط انتقال یعنى جایى بین فرستنده و گیرنده که ارتباط این دو از این طریق حاصل مى شود، هنگامى که پیامى مانند اطلاعات، تصویر ، فیلم و صدا انتقال داده مى شود، نیاز به بسترى براى انتقال دارد که این بستر مى تواند سیم، عایق ، فیبر و ... باشد.
امروزه با پیشرفت تکنولوژى اکثر مکالمات تلفنى- ارسال و دریافت فکس، ارسال اطلاعات از طریق پست الکترونیکى بین نقاط جغرافیایى مختلف توسط فیبر در حال انجام است. در این گونه از بسترهاى ارتباطى نور به عنوان هادى جریان وارد عمل مى شود در صورتى که در سیم برق، این بستر را جریان الکتریسته بر عهده دارد. در سیم هاى برق الکترون ها توسط اعمال میدان الکتریکى از یک سر سیم به سمت طرف دیگر آن در حرکتند. در فیبرنورى ، این فوتون ها هستند که چون در کابل محبوس شده و راه گریزى ندارند به اجبار، باید به سمت دیگر فیبر حرکت کنند.
اساس تمام فیبرهاى نورى را سیم هاى استوانه اى از جنس شیشه تشکیل مى دهد، این فیبرها از دو بخش هسته و روکش تشکیل یافته اند. به گونه اى که چگالى نورى هسته بیشتر از چگالى نورى روکش است. روکش هسته اى را در برگرفته و سیگنال هاى نورى به هسته وارد و طبق خاصیت بازتاب کلى از سطح جدایى هسته و روکش بازتابیده مى شوند، با کمک این بازتابش کلى سیگنال ها مى توانند فاصله اى در حدود ۴۰۰ کیلومتر را بدون نیاز به تقویت طى کنند که این فاصله در سیم هاى معمولى بسیار کمتر از این مقدار است.
* ساختار فیبر
فیبرهاى نورى رشته هاى بلند و نازکى از شیشه بسیار خالصند که ضخامتى در حد قطر مو دارند. آنها در بسته هایى به نام کابل هاى نورى کنار هم قرار داده مى شوند و براى انتقال سیگنال هاى نورى در فواصل دور مورد استفاده قرار مى گیرد. هر فیبر از اجزاى زیر تشکیل شده است:
۱- هسته: بخش مرکزى فیبر است که جنس آن از شیشه است (core)
۲- روکش: بخش شفافى که هسته مرکزى را دربرگرفته و سبب انعکاس نور به داخل آن مى شود (cladding )
۳- روکش محافظ: روکش فوقانى کابل که آن را در برابر رطوبت و آسیب محافظت مى کند(buffer coation)
* فیبر چگونه ساخته مى شود
فیبرنورى از شیشه شفاف بسیار خالص ساخته مى شود با نگاهى به شیشه هایى که در اطراف ما وجود دارد به این نکته پى خواهیم برد که شیشه به عنوان محیطى شفاف مى تواند نور را از خود عبور دهد اما به دلیل وجود ناخالصى هایى در شیشه نور به طور کامل بدون تغییر نمى تواند عبور کند. شیشه هایى که در ساخت فیبر مورد استفاده قرار مى گیرند به مراتب داراى ناخالصى هاى کمترى است.
این شیشه ها به اندازه اى شفاف هستند که اگر روى سطح اقیانوسى از شیشه به کار رفته در ساخت فیبر نورى قرار بگیرید مى توانید عمق چندین کیلومترى آن را به وضوح و شفافیت کامل ببینید.
* انواع فیبر
فیبرهاى نورى در دو گروه عمده زیر ارائه مى شوند:
۱- تک حالته (Mode - (Single که به منظور ارسال یک سیگنال در هر فیبر استفاده مى شود.
۲- چند حالته (Mode -Multi ( که به منظور ارسال چندین سیگنال در یک فیبر استفاده مى شود مانند شبکه هاى رایانه اى. فیبرهاى تک حالته داراى یک هسته کوچک مى باشند که تنها قادر به ارسال نور لیزرى مادون قرمز است اما فیبرهاى چند حالته داراى هسته بزرگ تر بوده و قادر به ارسال سایر امواج نیز مى باشند.
* مزایاى فیبر نورى
۱- قطر این فیبرها کمتر از سیم هاى مسى است.
۲- هزینه کابل کشى این فیبرها نسبت به سیم هاى مسى کمتر است.
۳- پهناى باند فیبر نورى به منظور ارسال اطلاعات بیشتر از سیم مسى است.
۴- با توجه به وجود سیگنال دیجیتالى در فیبر نورى، این سیگنال ها به منظور انتقال اطلاعات دیجیتالى مناسب است.
۵- به دلیل عدم وجود الکتریسیته در فیبر نورى امکان بروز آتش سوزى در این کابل ها وجود ندارد.
۶- تضعیف سیگنال در فیبر نورى کمتر از سیم مسى است
۷- سیگنال هاى نورى در یک فیبر تأثیرى بر فیبر دیگر نداشته و تداخل امواج پیش نخواهد آمد.
۸- به دلیل تضعیف کمتر در کابل هاى نورى مصرف برق پائین تر است. بنابراین مى توان از فرستنده هایى با میزان برق مصرفى پائین نسبت به فرستنده هاى الکتریکى ولتاژ بالا استفاده کرد.
۹- با توجه به حالت انعطاف پذیرى فیبر نورى مى توان در مواردى مانند دوربین هاى دیجیتال، عکسبردارى پزشکى و... از آن استفاده کرد.
* تاریخچه فیبر نورى
پس از اختراع لیزر در سال ،۱۹۶۰ ایده اولیه به کارگیرى فیبر نورى براى انتقال اطلاعات شکل گرفت. خبر ساخت اولیه فیبر نورى در سال ۱۹۶۶ در کشورهاى انگلیس و فرانسه منتشر شد اما با اقبال عمومى کاربران مواجه نشد. پس از یک سال تلاش هاى شبانه روزى سازندگان ضایعات فیبرنورى کاهش یافته و به تعدادى رسید که قابل مقایسه با سیم هاى کواکسیکال بود. در کشور ما نیز در اوایل دهه ۶۰ یک مجتمع تولیدى فیبرنورى در تهران آغاز به کار کرد و در سال ۱۳۷۳ تولید فیبرنورى در کشور آغاز شد.
* نسل سوم فیبرها
طراحان فیبرهاى نسل سوم ، فیبرهایى را طراحى کردند که داراى حداقل تلفات و پاشندگى اطلاعات است، براى دستیابى به این نوع از فیبرها، محققین از حداقل تلفات در طول موج ۱‎/۵ میکرون و از حداقل پاشندگى در طول موج ۱‎/۳ میکرون استفاده کردند و موفق به ساخت فیبرى شدند که داراى ساختار نسبتاً پیچیده اى است. در عمل با تغییراتى در پروفایل ضریب شکست فیبرهاى تک مدار از نسل دوم که حداقل پاشندگى آن در حدود ۱‎/۳ میکرون بود به محدوده ۱‎/۵ میکرون انتقال داده شد و بدین ترتیب فیبرنورى با ماهیت متفاوتى موسوم به فییبر DSF طراحى و ساخته شد.
* معایب فیبر نورى
در کنار مزایاى بسیارى که براى فیبرنورى برشمرده شد معایبى نیز دارد که به شرح زیر است:
۱- از فیبر تنها مى توان براى انتقال اطلاعات آن هم به صورت شعاع هاى نورى استفاده کرد و نمى توان براى انتقال الکتریسیته از آن بهره گرفت.
۲- اتصال دو فیبر به یکدیگر بسیار مشکل و وقت گیر است و نیاز به دانش فنى خاص دارد.
۳- چند شعاع نورى را به صورت همزمان نمى توان انتقال داد.
* کاربردهاى فیبرنورى
۱- عکسبردارى پزشکى: با استفاده از فیبرنورى لوله اى نازک براى عکسبردارى از نایچه ها طراحى شده است.
۲- تصویربردارى ماشینى: براى چک کردن جوش هایى که در لوله ها و موتورها به صورت ماشینى اجرا مى شود.
۳- در لوله کشى: براى بررسى مجارى فاضلاب ها و راه هاى ورودى آب.
* استانداردها
فیبرهاى نورى باید پس از طراحى و ساخت داراى استانداردهایى باشند. این استانداردها به قرار زیر است:
۱- مقاومت کششى: فیبر باید بتواند نیروى کششى معادل ۱۰۰ هزار پوند بر اینچ مربع را تحمل کند.
۲- منحنى ضریب شکست: از لحاظ ابعاد هندسى از جمله کنترل یکنواختى قطر هسته و یکنواختى ضخامت لایه روکش
۳- میزان تضعیف امواج در فیبرنورى: در این آزمایش مشخص مى شود که سیگنال هاى نورى در طول موج هاى مختلف چه مقدار انرژى خود را حین عبور از دست مى دهند.

روز ملی خلیج فارس

به مناسبت روز ملی خلیج فارس
خلیج فارس و نام پرتوافکن آن میراث گرانسنگ ایرانیان باستان است . میراثی که ایرانیان آزاد اندیش روزگار کهن برای فرزندان خود به یادگار گذارده اند تا مایه فخر و مباهات نسلهای بعدی باشد و ایرانیان همواره به خاطر آورند که نمادهای میهنی و ملی آنان که با پوششی از باورهای ژرف دینی و الهی مزین و متبرک شده است در همیشه تاریخ موجب بالیدن آنان بوده و خواهد بود.

آبراهی است که در امتداد دریای عمان و در میان ایران و شبه جزیره عربستان ) Persian Gulf ( خلیج فارس یا خلیج پارس (به انگلیسی : قرار دارد . مساحت آن 233000 کیلومتر مربع است و پس از خلیج مکزیک و خلیج هودسن سومین خلیج بزرگ جهان به شمار می آید . خلیج فارس از شرق از طریق تنگه هرمز و دریای عمان به اقیانوس هند و دریای عرب راه دارد و از غرب به دلتای رودخانه اروندرود که حاصل پیوند دو رودخانه دجله و فرات و الحاق رود کارون به آن است ختم می شود.
کشورهای ایران عمان عراق عربستان سعودی کویت امارات متحده عربی قطر و بحرین در مجاورت خلیج فارس هستند.
به دلیل وجود منابع سرشار نفت و گاز در خلیج فارس و سواحل آن این آبراهه در سطح بین الملی منطقه ای مهم و راهبردی بشمار می آید.
ویژگی های خلیج فارس
زمین شناسان معتقدند که در حدود پانصدهزار سال پیش صورت اولیه خلیج فارس در کنار دشت های جنوبی ایران تشکیل شد و به مرور زمان بر اثر تغییر و تحول در ساختار درونی و بیرونی زمین شکل ثابت کنونی خود را یافت .
این خلیج توسط تنگه هرمز به دریای عمان و از طریق آن به دریاهای آزاد مرتبط است . جزایر مهم آن عبارت اند از : بحرین قشم کیش خارک ابوموسی تنب بزرگ تنب کوچک و لاوان که تمامی آنها بجز بحرین به ایران تعلق دارد.
خلیج فارس و سواحل آن معادن سرشار نفت و گاز دارد و مسیر انتقال نفت کشورهای ایران عراق کویت عربستان و امارات متحده عربی است و به همین دلیل منطقه ای مهم و راهبردی به شمار می آید. بندرهای مهمی در حاشیه خلیج فارس وجود دارد که از آنها می توان بندرعباس بوشهر بندرلنگه و بندر ماهشهر در ایران و شارجه دوبی و ابوظبی را در امارات متحده عربی نام برد.
نام خلیج فارس
خلیج فارس نامی است به جای مانده از کهن ترین منابع زیرا که از سده های پیش از میلاد سر برآورده است و با پارس و فارس ـ نام سرزمین ملت ایران ـ گره خورده است . در سالهای اخیر نام خلیج عربی نیز در برخی منابع بطور محدود بکار رفته است .که البته این نام کاملا جعلی و دروغین است .و نام خلیج فارس تا ابد فارس خواهد ماند.
از دیدگاه حقوق بین الملل
سازمان ملل متحد در چندین نوبت در بیانیه ها اصلاحیه ها و مصوبه های گوناگون و با انتشار نقشه های رسمی نه تنها بر رسمی بودن نام « خلیج فارس » تاکید کرده بلکه از هیات های بین المللی خواسته که در مکاتبات رسمی به ویژه در اسناد سازمان ملل از نام کامل « خلیج فارس » استفاده نمایند.
لیست اسناد سازمان ملل درباره نام « خلیج فارس »
سند شماره 61 نشست بیست و سوم سازمان ملل متحد در وین (8 تا 15 فروردین 1385 ) با عنوان « رسمیت تاریخی جغرافیایی و حقوقی نام خلیج فارس »
2 در تاریخ 27 مرداد 1373 Add . 29 ST CS SER . A سند
2 8 45 در تاریخ 19 مرداد 1363 UNLA قطعنامه
در تاریخ 14 اسفند 1349 Qen 311 UNAD قطعنامه
نقشه رسمی کمیسیون اقتصادی و اجتماعی غرب آسیا شماره 3978 چاپ سازمان ملل (شهریور 1386 )
نقشه رسمی ایران شماره 3891 چاپ سازمان ملل (دی ماه 1383 )
نقشه رسمی غرب آسیا شماره 3978 چاپ سازمان ملل (آبان 1377 )
در دوران باستان
قدمت خلیج فارس با همین نام چندان دیرینه است که عده ای معتقدند خلیج فارس گهواره تمدن عالم یا خاستگاه نوع بشر است . ساکنان باستانی این منطقه نخستین انسان هایی بودند که روش دریانوردی را آموخته و کشتی اختراع کرده و شرق و غرب را به یکدیگر پیوند داده اند.
دوران هخامنشی
دریانوردی ایرانیان در خلیج فارس قریب پانصد سال پیش از میلاد مسیح و در دوران سلطنت داریوش اول آغاز شد. داریوش بزرگ نخستین ناوگان دریایی جهان را به وجود آورد. کشتی های او طول رودخانه سند را تا کرانه اقیانوس هند و دریای عمان و خلیج فارس پیمودند و سپس شبه جزیره عربستان را دور زده و تا انتهای دریای سرخ کنونی رسیدند. او برای نخستین بار در محل کنونی کانال سوئز فرمان کندن کانالی را داد و کشتی هایش از طریق همین کانال به دریای مدیترانه راه یافتند. در کتیبه ای که در محل این کانال به دست آمده نوشته شده است :
« من پارسی هستم . از پارس مصر را گشودم . من فرمان کندن این کانال را داده ام از رودی که از مصر روان است به دریایی که از پارس آید پس این جوی کنده شد چنان که فرمان داده ام و ناوها آیند از مصر از این آبراه به پارس چنان که خواست من بود. »
سفرنامه فیثاغورث 570 قبل از میلاد تا سال 1337 در تمام منابع مکتوب جهان نام خلیج فارس و یا معادلهای آن در دیگر زبانها ثبت شده است .
در دوره داریوش دوم ناوگانی ایرانی به رهبری سردار صداسپ ماموریت یافت تا جهان را دور بزند. وی عازم دریای مدیترانه و سواحل شنقیط (موریتانی ) تا نزدیک اشانتی و سواحل بنین پیش رفتند ولی در اثر برخورد با اقوام وحشی سفر را ناتمام کذاشتند.
داریوش در این کتیبه از خلیج فارس به نام « دریایی که از پارس می آید » نام برده است . در کتاب اوستا اگرچه از نام خلیج فارس بطور صریح نام برده نشده اما در مهر یشت در مبحث مهر یا میترا اشاره ای نیز به اروندرود شده است که در آن دوره ارونگ گفته می شده است :
دارنده دشت های فراخ و اسب های تیزرو که از سخن راستین آگاه است و پهلوانی است خوش اندام و نبرد آزما دارای هزار گوش و هزار چشم و هزار چستی و چالاکی یاد شده کسی است که جنگ و پیروزی با اوست هرگز نمی خسبد هرگز فریب نمی خورد اگر کسی با او پیمان شکند خواه در شرق هندوستان باشد یا بر دهنه شط ارنگ از ناوک او گریز ندارد او نخستین ایزد معنوی است که پیش از طلوع خورشید فنا ناپذیر تیز اسب بر بالای کوه هرا برمی آید و از آن جایگاه بلند سراسر منزلگاه های آریایی را می نگرد.
در میان یونانیان باستان
یونانی های باستان این خلیج را « پرسیکوس سینوس » یا « سینوس پرسیکوس » که همان خلیج فارس است نامیدند. از آنجا که این نام برای نخستین بار در منابع درست و معتبر تاریخی که غیر ایرانیان نوشته اند آمده است هیچ گونه شائبه نژادی در وضع آن وجود ندارد. چنان که یونانیان بودند که نخستین بار سرزمین ایران را نیز « پارسه » و « پرسپولیس » یعنی شهر یا کشور پارسیان نامیدند. استرابن جغرافیدان سده نخست میلادی نیز به کرات در کتاب خود از خلیج فارس نام برده است . وی محل سکونت اعراب را بین دریای سرخ و خلیج فارس عنوان می کند. همچنین فلاریوس آریانوس مورخ دیگر یونانی در کتاب تاریخ سفرهای جنگی اسکندر از این خلیج به نام « پرسیکون کیت » که چیزی جز خلیج فارس نیست نام می برد.
البته جست وجو در سفرنامه ها یا کتاب های تاریخی بر حجم سندهای خدشه ناپذیری که خلیج فارس را « خلیج فارس » گفته اند می افزاید. این منطقه آبی همواره برای ایرانیان که صاحب حکومت مقتدر بوده اند و امپراتوری آن در سده های متوالی بسیار گسترده بود هم از نظر اقتصادی و هم از نظر نظامی اهمیت خارق العاده ای داشت . آن ها از این طریق می توانستند با کشتی های خود به دریای بزرگ دسترسی پیدا کنند و به هدف های اقتصادی و نظامی دست یابند.
در سده های اخیر
تا قرن 19 میلادی تقریبا در تمامی اسناد موجود این آبراهه در فارسی با نام خلیج فارس یا دریای فارس در عربی با نام های الخلیج الفارسی یا بحرالفارسی یا بحرالعجم و در زبان های اروپایی با نام های نامیده می شده است . Golfo di Persia و Persische Golf Sinus Persicus Persian Gulf مانند
در بازه زمانی کوتاهی در قرن 17 میلادی در اسناد بریتانیایی از این آبراهه با عنوان خلیج بصره نام برده شده بود که حکایت از اهمیت بصره در تجارت آن دوران داشته است . احتمالا از آنجاییکه بصره در کنار خلیج فارس واقع نشده استفاده از این نام پس از مدت کوتاهی متوقف شد.
در زبان عربی
خلیج فارس با نام بحر فارس مشخص شده است آثار عرب زبان نیز بهترین و غنی ترین منابعی هستند که برای شناسایی و توجیه کیفیت تسمیه این دریا می تواند در این بررسی مورد استفاده قرار گیرد . در تمام منابع عربی تا قبل از سال 1337 خلیج فارس با نام بحر فارس و یا خلیج فارس ثبت شده است در این منابع و آثار از دریای فارس و چگونگی آن بیش از آثار فرهنگی موجود در هر زبان دیگری گفت و گو شده است . در آثار ابن بطوطه حمدالله مستوفی یاقوت حموی حمزه اصفهانی ناصرخسرو قبادیانی ابوریحان بیرونی ابن بلخی و دیگرانی که اکثر آنان کتاب های خود را به زبان عربی نیز نوشته اند و همچنین در آثار نویسندگان جدید عرب از نام « خلیج فارس » بدون کم و کاست یاد شده است .
پس از اسلام نیز آن زمان که واژه سازی و رویا پردازی برای خلق اسامی مجعول عاری از قبح نشده و جز سنتهای سیاست پیشگان و عوامل آنان در نیامده بود جملگی علمای غیرایرانی و حتی دانشمندان عرب مانند « شهاب الدین النویری » و « ابن حوقل النصیبی بغدادی » که نام خلیج فارس را همراه با نقشه آن بگونه ای مستند مشخص کرده است با حفظ حرمت قلم تشکیک در نام این دریا را حتی در ذهن خود خطور ندادند و پایبندی به صداقت و راست اندیشی را از خود به یادگار گذاردند. اما شیفتگی قدرت و نشئگی شهرت و اقتضای زمانه جایگزین صداقت و درست گفتاری شد و در واقع نام جعلی خلیج عربی برای بار نخست از سوی « عبدالکریم قاسم » رییس جمهوری اسبق عراق عنوان شد و با رویاپردازی اعراب را به فرزین بندی در مقابل ایرانیان فرا خواند و این افکار بچه گانه پس از پیروزی انقلاب اسلامی مردم ایران با تحریک امپریالیسم جهانی و دشمنان اسلام پررنگ تر گردید.
از دوره جمال عبدالناصر رئیس جمهور پیشین مصر نیز به تشویق او و اوجگیری تعصب عربی رسما کشورهای عربی نام تاریخی خلیج فارس را در رسانه ها و کتب رسمی عربی تغییر دادند.
بحر فارس
بحر فارس نامی است که عرب ها در قرون اولیه اسلام بجای دریای پارس بکار می بردند و این مفهوم شامل خلیج فارس و دریای عرب نیز می شد ولی در قرنهای اخیر تنها به پهنه آبی که شامل تنگه هرمز تا دهانه اروند رود می شود و بجای بحر فارس خلیج فارس می گفتند تا اینکه از سال 1337 بدنبال یک فراخوان از سوی رهبران قوم پرست در اتحادیه عرب مقرر شد که خلیج فارس را خلیج عربی بنامند و اکنون این نام جدید در 22 کشور عربی بکار می رود و در بعضی از رسانه های غربی نیز این نام جدید بکار گرفته می شود . که این امر اعتراض شدید ایرانیان را برانگیخته است . ایرانیان بر این باور هستند که نام جدید جعلی و با انگیزه سیاسی و از روی تعصب قومی بکار می رود و همچنان نام تاریخی خلیج فارس باید استفاده شود.
سابقه تغییر نام خلیج فارس
درباره نام خلیج فارس تا اوایل دهه 1340 هیچ گونه بحث و جدلی در میان نبوده و در تمام منابع اروپایی و آسیایی و آمریکایی و دانشنامه ها و نقشه های جغرافیایی این کشورها نام خلیج فارس در تمام زبان ها به همین نام ذکر شده است .
اصطلاح « خلیج عربی » برای نخستین بار در دوره تحت قیمومت شیخ نشین های خلیج فارس توسط کارگزاران انگلیس و بطور ویژه از طرف یکی از نمایندگان سیاسی انگلیس مقیم در خلیج فارس به نام رودریک اوون در کتابی بنام حبابهای طلایی در خلیج عربی در سال 1337 نوشت که « من در تمام کتب و نقشه های جغرافیایی نامی غیر از خلیج فارس ندیده بودم ولی در چند سال اقامت در سواحل خلیج فارس متوجه شدم که ساکنان ساحل عرب هستند بنابر این ادب حکم می کند که این خلیج را عربی بنامیم » وی و فرد دیگری بنام سر چارلز بلگریو به قصد تفرقه بین ایران و کشورهای عرب این موضوع را مطرح کردند.
سر چارلز بلگریو که بیش از 30 سال نماینده سیاسی و کارگزار دولت انگلیس در خلیج فارس بوده است بعد از مراجعت به انگلستان در سال 1345 کتابی درباره سواحل جنوبی خلیج فارس منتشر کرد و در آن نوشت که « عرب ترجیح می دهند خلیج فارس را خلیج عربی بنامند » .
بلافاصله پس از انتشار کتاب سرچارلز بلگریو که نام قبلی سواحل جنوبی خلیج فارس یعنی « ساحل دزدان » را بر روی کتاب خود نهاده اصطلاح « الخلیج العربی » در مطبوعات کشورهای عربی رواج پیدا کرده و در مکاتبات رسمی به زبان انگلیسی نیز اصطلاح « عربین گولف » جایگزین اصطلاح معمول و رایج قدیمی « پرشین گولف » شد.
نظر قوم گرایان افراطی عرب
در بیست سال گذشته مقالات و کتاب هایی که در دفاع از تغییر نام خلیج فارس در همین کشورهای جدیدالتاسیس منتشر شده بر سه موضوع استوار است :
در سال 1141 « کارستن نیبور » نوشته است : سواحل خلیج فارس تابع دولت ایران نیست ! .
« رودریک اوون » در کتاب « حباب های طلایی در خلیج عربی » نوشته است : در همه نقشه هایی که دیده ام خلیج فارس در آنها ثبت شده اما من با زندگی در بحرین دریافتم که ساکنان دو سوی این دریا عرب هستند پس ادب حکم می کند که این دریا را « خلیج عربی » بنامیم » .
کشورهای عربی بیشتر از ایران هستند.
فقط ایرانی ها آن آبراه را خلیج فارس می نامند!
خلیج انگلیسی و خلیج آمریکایی
انگلیس ها نخستین عاملان کاشته شدن این تخم نفاق بودند زیرا از قدیم در صدد بودند که خلیج فارس را تبدیل به یک دریای انگلیسی کنند . بعدها در دهه 1360 آمریکایی ها هم به پیروی از آن ها از تبدیل خلیج فارس به خلیج آمریکایی سخن گفتند . از نظر آمریکایی ها و اروپایی ها این منطقه « شریان حیاتی غرب » در منطقه « استراتژیک غربی » و « حوزه منافع ویژه » است لذا اگر قادر باشند خلیج فارس را به طور مستقیم یا غیر مستقیم تحت تسلط خود در می آورند.
تلاش های دولت ایران در برابر تغییر نام
ایران در روز 13 مرداد سال 1337 به دلیل تغییر نام خلیج فارس به خلیج عربی از سوی عراق و برخی دیگر از کشورهای عربی و انگلیس اعتراض خود را به دولت جدید عراق به رهبری قاسم که با یک کودتای نظامی بر سر کار آمده بود و تمایل به حرکت های آزادی خواهانه مصر به رهبری جمال عبدالناصر داشت اعلام کرد.
همچنین دولت ایران در همان زمان در برابر این نام مجعول واکنش نشان داد و گمرک و پست ایران از قبول محموله هایی که به جای خلیج فارس نام خلیج عربی بر روی آن نوشته شده بود خودداری کرد. ایران همچنین در مجامع و کنفرانس های بین المللی نیز در صورت به کار بردن این اصطلاح ساختگی از سوی نمایندگان کشورهای عرب واکنش نشان می داد. در این زمان بعضی از کشورهای عربی حتی اعتبار هنگفتی از محل درآمدهای کلان نفتی خود در اختیار بعضی از ماموران سیاسی در خارج می گذاردند تا با تطمیع مطبوعات خارجی نام مجعول خلیج عربی را به جای خلیج فارس رواج بدهند.
در نیمه نخست بهمن ماه سال 1370 خورشیدی سر ویراستار سازمان ملل متحد با اشاره به اعتراض های پیاپی نمایندگان ایران در آن سازمان به استفاده از نام ساختگی خلیج عربی در اسناد این سازمان از کارکنان سازمان ملل خواسته تا اعتراض دولت ایران را همیشه در نظر داشته باشند . کار به جایی رسید که در یازدهم شهریور سال 1371 هنگامی که حیدر ابوبکر العطاس نخست وزیر جمهوری یمن در اجلاس سران جنبش عدم تعهد که در جاکارتا پایتخت اندونزی برگزار می شد از نام ساختگی خلیج عربی استفاده کرد با اعتراض شدید نمایندگان ایرانی رو به رو شد. او سرانجام از نمایندگان ایران عذرخواهی کرد. و این عمل را غیر عمد خواند.
اما واقعیت مطلب این است که خلیج فارس یک نام کهن تاریخی است که از بدو تاریخ بر روی این خلیج گذاشته شده است و انگیزه تلاش حساب شده ای که برای تغییر این نام به عمل می آید جز ایجاد فتنه و اختلاف بین کشورهای این منطقه نیست . همچنان که ژان ژاک پرینی نویسنده کتاب خلیج فارس اعتراف می کند. « ملت ها و قوم های بسیاری بر کرانه های خلیج فارس استیلا یافته و فرمانروایی کرده اند ولی روزگارشان سپری شده و منقرض شده اند. تنها قوم پارس است که با هوش و درایت خود همچنان پا برجا زیسته و میراث حاکمیت خود را تاکنون نگهداری کرده است . »
کشورهای حوزه خلیج فارس و جهان باید نیک دریابند که پاک نمودن حقیقت از تاریخ امری ناممکن است که جهان سالها شاهد اینگونه تلاش های ناممکن صهیونیسم جهانی در محو فلسطین بوده و هست . و اکنون و این بار نیز بدانند که رویای تازه و پریشان آنان هیچگاه تعبیر نخواهد شد چرا که هر مرد و زن ایرانی مقتدرانه از آبهای نیلگون و نام خلیج همیشه فارس حراست خواهد نمود.
منابع
Historical Geographical and Legal Validity of the Name : PERSIAN 1 ـ
2006 April 4 March - 82 rd Session 23 Vienna 61 GULF UN Working Paper No . -
Use of the term » Persian Gulf « prepared by Editorial Control 2 ـ
24 2008 February Accessed 1994 August . (18 UN New York 2 Add . 29 ) ST CS SER . A -
3 ـ نقشه رسمی کمیسیون اقتصادی و اجتماعی غرب آسیا شماره 3978 سازمان ملل متحد شهریور 1376
4 ـ نقشه رسمی ایران شماره 3891 سازمان ملل متحد
5 ـ نقشه رسمی غرب آسیا شماره سازمان ملل متحد
6 ـ خلیج فارس . نوشته ناصر تکمیل همایونی . انتشارات دفتر پژوهشهای فرهنگی . تهران . شابک 5 ـ15 ـ5799 ـ.964 ص 109
7 ـ خلیج فارس . نوشته ناصر تکمیل همایونی . انتشارات دفتر پژوهشهای فرهنگی . تهران . شابک 5 ـ15 ـ5799 ـ.964 ص 110
8 ـ همشهری آنلاین : بحران هویت در حاشیه جنوبی خلیج فارس
9 ـ خلیج فارس . نوشته ناصر تکمیل همایونی . انتشارات دفتر پژوهشهای فرهنگی . تهران . شابک 5 ـ15 ـ5799 ـ.964 ص 107
کتاب خلیج فارس نامی کهن تر از تاریخ محمد عجم ـ انتشارات پارت ـ تهران 1383
خلیج فارس نامی کهن تر از تاریخ و میراث فرهنگی ـ محمد عجم
خلیج فارس پیروز مجتهدزاده
سایت بارتاب : بحران هویت و امیرنشین های بدون عرب
جغرافیای تاریخی خلیج فارس ـ محمود طلوعی
کتاب خلیج فارس نامی کهن تر از تاریخ محمد عجم ـ انتشارات پارت ـ تهران 1383
سازمان ملل متحد در چندین نوبت در بیانیه ها اصلاحیه ها و مصوبه های گوناگون و با انتشار رسمی نه تنها بر رسمی بودن نام « خلیج فارس » تاکید کرده بلکه از هیات های بین المللی Pliny Natural History 6 .69 -111 نقشه های خواسته که در مکاتبات رسمی به ویژه در اسناد سازمان ملل از نام کامل « خلیج فارس » استفاده نمایند.
قدمت خلیج فارس با همین نام چندان دیرینه است که عده ای معتقدند خلیج فارس گهواره تمدن عالم یا خاستگاه نوع بشر است . ساکنان باستانی این منطقه نخستین انسان هایی بودند که روش دریانوردی را آموخته و کشتی اختراع کرده و شرق و غرب را به یکدیگر پیوند داده اند.
یونانی های باستان این خلیج را « پرسیکوس سینوس » یا « سینوس پرسیکوس » که همان خلیج فارس است نامیدند. از آنجا که این نام برای نخستین بار در منابع درست و معتبر تاریخی که غیر ایرانیان نوشته اند آمده است هیچ گونه شائبه نژادی در وضع آن وجود ندارد. چنان که یونانیان بودند که نخستین بار سرزمین ایران را نیز « پارسه » و « پرسپولیس » یعنی شهر یا کشور پارسیان نامیدند.
استرابن جغرافیدان سده نخست میلادی نیز به کرات در کتاب خود از خلیج فارس نام برده است . وی محل سکونت اعراب را بین دریای سرخ و خلیج فارس عنوان می کند. همچنین فلاریوس آریانوس مورخ دیگر یونانی در کتاب تاریخ سفرهای جنگی اسکندر از این خلیج به نام « پرسیکون کیت » که چیزی جز خلیج فارس نیست نام می برد.
در یازدهم شهریور سال 1371 هنگامی که حیدر ابوبکر العطاس نخست وزیر جمهوری یمن در اجلاس سران جنبش عدم تعهد که در جاکارتا پایتخت اندونزی برگزار می شد از نام ساختگی خلیج عربی استفاده کرد با اعتراض شدید نمایندگان ایرانی رو به رو شد. او سرانجام از نمایندگان ایران عذرخواهی کرد. و این عمل را غیر عمد خواند.

سخنان یک تازه مسلمان

«تغییر باورها و اعتقادات شاید به زبان آسان باشد، اما زمانی که در شرایط آن قرار بگیری، تحمل و صبر فوق العاده ای می خواهد که



تنها خداوند آن را به تو عطا خواهد کرد. ساده ترین شکل آن شاید سر میز غذا باشد. باید با سبابه انگشت دست راست، به نام پدر روی پیشانی، پسر روی سینه و روح القدس دو طرف بازو، تصویر صلیب را بکشی!...» این جملات بخشی از گفته های مردی است که فقط 18 سال از تولد جدیدش می گذرد و 23 سال همیشه سر میز غذا چنین می کرده است.
دکتر علی الشیخ نویسنده عراقی کتاب «تولدی نو» با موضوع سیر تشرف وی از مسیحیت به مذهب تشیع، گفته ها و ناگفته های زیادی از این «تولد» دارد.
دکتر الشیخ در حال حاضر با دکتر عصام العماد و محمد تیجانی (تشرف یافتگان از وهابیت به تشیع) در قم مشغول پژوهش و تبلیغ هستند.
با وی در رواق دارالهدایه حرم مطهر رضوی درباره سیر تشرف او از مسیحیت به اسلام گفتگو کرده ایم که در ادامه می آید:

* آقای الشیخ! شما در یک خانواده متدین مسیحی متولد شدید و در کشوری مسلمان زندگی می کردید. اما در 24 سالگی مسلمان می شوید. چطور این اتفاق افتاد؟
** خداوند دوستان بسیار خوبی در ایران به من داد و آشنایی من با آنان برایم یک اتفاق مبارک بود.
* در مورد سیر تشرف خودتان بیشتر توضیح می دهید؟
** من در خانواده ای به دنیا آمدم که برادرم کشیش و پدرم شماس بوده است. آنها به دلیل تعصب و تدینی که به مسیحیت داشتند، از اسلام متنفر بودند. اسلام در نظر ما با گفته های آنان، دین خشونت بود.
کشیش ها به ما می گفتند قرآن کتاب آسمانی نیست و به مریم مقدس در آن توهین شده است!با وجود اینکه من در جامعه ای اسلامی و با دوستان مسلمان زندگی می کردم، حتی یک روز هم قرآن نخواندم، زیرا ذهنیت من این بود که شنیدن آیات آن کفر است. تصمیم گرفتم به اروپا بروم، اما از راه ترکیه این امکان فراهم نشد؛ خواستم از راه ایران به اروپا بروم که بالاخره در آن ماندگار شدم.
* چه چیزی باعث ماندگاری شما شد. اگر شما به اسلام تشرف یافته بودید، عراق هم یک کشور مسلمان بود؟!
** من در ایران با دوستان شیعه عراقی آشنا شدم. بحثها و گفتگوهای بسیاری میان ما رد و بدل شد. به من یاد داده بودند اسلام دین دروغین است. این را کشیش ها به ما می گفتند: عیسی در انجیل آورده که هر پیامبری بیاید، دروغین است. خیلی وقتها مباحث بالا می گرفت و بسیاری از شبهات من از مسیحیت روشن می شد. آنها عقاید دین من را زیر سؤال می بردند و بعضی وقتها پاسخ منطقی نداشتم. من هم می گفتم که شما در قرآن به مریم(س) توهین می کنید. آنان سوره مریم در قرآن را برایم قرائت کردند. باور نمی کردم حضرت مریم این قدر پاک و منزه در قرآن توصیف شود. این خلاف حرفهای کشیش ها بود. دوستانم برایم کتاب می آوردند و من را با دین اسلام آشنا می کردند. کم کم احساس کردم نفرتم از اسلام دارد به محبت تبدیل می شود. قانع شده بودم که اسلام دین حق است.
* به همین راحتی که می گویید مسلمان شدید؟!
** نه، به همین راحتی نبود. من با جنگ روانی شدیدی روبه رو بودم. شیطان همیشه به فکرم نفوذ می کرد و می گفت یک جوان 23 ساله چطور حق را از باطل تشخیص می دهد، اما هزاران کشیش این قدرت را ندارند! بعد از جنگ روانی با خودم، خانواده چه برخوردی خواهد داشت. سه روز و سه شب کامل خواب و خوراک نداشتم. یک جنگ روانی به معنای واقعی. به خداوند گفتم تو که این محبت را در دل من قرار دادی، در ادامه راه نیز مرا یاری کن. نیرویی درون من قوت گرفت. غسل کردم و نماز خواندم و مسلمان شدم. اما این جا هنوز هم خط پایان نبود. به من گفتند می خواهی سنی شوی یا شیعه؛ این اولین باری بود که نام این دو مذهب را در اسلام می شنیدم بعد از تحقیق هم شیعه را انتخاب کردم.
* چرا شیعه شدید؟
** فکر می کنم لطف خداوند بود که در ایران مسلمان شوم. البته، بدون تحقیق هم نبود. من کاتولیک بودم. ما معتقد بودیم که هر پیغمبری جانشین دارد، حتی حضرت عیسی که در اعتقادات مسیحیت، خدا و فرزند خداست، او هم جانشین دارد، پطروس یا همان شمعون. در میان شیعیان، حضرت علی(ع) جانشین پیامبر است و از آن به بعد اسم جدیدم را «علی» گذاشتم.
* چرا اسم علی را انتخاب کردید؟
** علی(ع) پرچمدار عدالت است و جانشین پیامبر(ص). من کتابهای زیادی در توصیف ایشان خواندم. اسم پدر من همنام جانشین حضرت عیسی بود و من هم نام جانشین پیامبر اسلام(ص) را برای خودم انتخاب کردم.
* آقای الشیخ! شما به تبلیغات منفی کشیش های مسیحی بر ضد اسلام و مسلمانان اشاره ای داشتید. دلیل این خصومت و دشمنی اعتقادی چیست؟
** این مورد می تواند ریشه تاریخی و اعتقادی داشته باشد. به لحاظ تاریخی مسیحیان عراق نسل به جا مانده قدیمی از جنگهای گذشته هستند و به دلیل اقلیت بودن، همیشه سعی می کنند خودشان را از اکثریت جامعه جدا کنند تا تحت تأثیر آنان قرار نگیرند. کشیش ها و علمای مسیحی برای صیانت از این اقلیت با دروغ پردازی، مسیحیان را از اسلام متنفر می کردند. در قرآن هم آمده است که به لحاظ برخوردها و وفاق اجتماعی مسیحیان و مسلمانان روابط خوبی دارند، اما به لحاظ اعتقادی یهودیان به مسلمانان نزدیک ترند.
آنان خداوند را قبول دارند، شریعت دارند، تثلیث را قبول ندارند و خداوند بودن عیسی را نمی پذیرند.
* اما امروز شاهد گرایش مسیحیان به دین اسلام هستیم. با توجه به اختلافهای تاریخی و اعتقادی میان مسلمانان و مسیحیان، دلیل این افزایش آمار مستبصرین با توجه به هشدارهای مجامع مسیحی چیست؟
** یکی از مهمترین دلایل آن، پیروزی انقلاب اسلامی بود که جریان بیداری را در جهان راه انداخت.
انقلاب اسلامی بر کشورهای دنیا تأثیر زیادی داشته است. این را می توان از رشد آمار گرایش به اسلام پس از پیروزی انقلاب دریافت. نکته مهم دیگر، فضای باز مذاکره و مناظره در دنیاست که شرایطی را برای انتخاب آگاهانه فراهم کرده است. پای میز مذاکره و مناظره حق بودن اسلام جلوه گر می شود. جو تبلیغات منفی علیه اسلام در جهان به دلیل هراس از این نفوذ معنوی و منطقی دین اسلام در دلهاست.
پدرم می گفت اسلام دینی است که با شمشیر و زور به مردم تحمیل می شود، اما وقتی از سیر ترویج این دین آگاهی یافتم، تمام این دروغها برایم روشن شد.
* آقای الشیخ! فرق میان مسلمانی که مسیحی می شود با فرد مسیحی که مسلمان می شود چیست؟
** کسانی که مسیحی هستند به اسلام گرایش پیدا می کنند، افرادی دانشمند، محقق، کشیش و تحصیلکرده و متفکرند؛ در حالی که بر عکس این موضوع، افرادی که از اسلام به مسیحیت روی می آورند، در زندگی خود شکست خورده اند یا تحصیلات بالایی ندارند و تحت تأثیر شرایط زمانی و زودگذر قرار گرفته اند. از سوی دیگر، تعداد تشرف یافتگان از مسیحیت به اسلام چند برابر آماری است که از اسلام به مسیحیت گرایش می یابند.
* به نظر شما، امروز فضای باز مذاکرات منطقی و عقلانی و گفتگوی ادیان فراهم است؟
** استکبار جهانی چنین فضایی را فراهم نمی کند و اجازه آن را هم نمی دهد آنها از مذاکره منطقی می ترسند، چون می دانند که اسلام دین حق است و حرفهای عقلانی برای پاسخ دارد، اما مسیحیت تحریف شده است. مسیحیت واقعی در قرآن کریم در سوره مریم وجود دارد نه اناجیل آنان. قدرتهای مسیحی با توهین، دعوا و هیاهو به هیچ جا نمی رسند، زیرا مردم آگاه شده اند و به دنبال حرف حق هستند نه باطلهایی که ظاهر حقیقت و درستی به خود می گیرند. دنیای امروز، حرف منطقی و عقلانی را می طلبد، اما برخی به دنبال برهم زدن فضای گفتگوی بین ادیان هستند.
توهین به پیامبر و ساخت فیلمهای موهون، نشان از ترس مجامع غربی و مسیحی دارد و این تبلیغات منفی، پل گفتگوی منطقی را قطع می کند. آنها تورات و انجیل را تحریف کرده اند و جایی برای حرف حق نگذاشته اند. یک ضرب المثل عربی می گوید: کسی که خانه اش از جنس شیشه است، به خانه دیگران سنگ پرتاب نکند، شاید روزی دیگران به خانه او سنگ بزنند. امروز هم آنان که خانه های شیشه ای دارند و با هر تکانی، فرو می ریزند، هیاهو و توهین و سنگ اندازی به دین اسلام نکنند، حتماً روزی فرا می رسد که مسلمانان پای میز مذاکره خانه شیشه ای آنان را بشکنند. ما با آنان مشکلی نداریم، ما به دنبال انتشار دین حق هستیم و گفتگوی منطقی را می پذیریم؛ ولی اگر قرار باشد توهین کنند و تبلیغات منفی بر ضد اسلام راه بیندازند، مطمئن باشند مسلمانان ساکت نمی نشینند.
* البته دنیای امروز هم توهین را نمی پذیرد؟
** کاملاً همین طور است. و این شیوه را نمی پذیرد مردم آگاه شده اند و بازیهای سیاسی را می فهمند. اسلام به دنبال گفتگوی منطقی و عقلانی است و حرفهای بسیاری برای اثبات حقانیت خود دارد